بت لاتبُت لات نام یکی از سه بت مهم مورد پرستش در کعبه بوده است. نام این بت در قرآن در کنار دو بت دیگر به نامهای عزی و منات ذکر شده که از نظر اعراب جاهلی «دختران خدا» به شمار میرفتهاند. ۱ - معرفیدومین بت معروف عرب «لات» نامیده میشد. لات، یکی از سه زن خدای است که در قرآن از آن یاد شده است. این بت، سنگ سفید رنگی بود که تنی چند از یهود، نزد آن «سویق» (سبوس) میکوبیدند. [۲]
کلبی، ابومنذر هشام بن محمد، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نائینی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش، چاپ دوم، ص۱۱۲.
۲ - خاستگاه لاتدرباره پدید آمدن این بت، اسطورههایی در میان مردان قدیم رواج داشته است. آنان لات را منسوب به مردی از ثقیف میدانستهاند که روی این صخره، نان میپخته و به حاجیان میفروخته است. بعد از مرگ او «عمرو بن ربیعه» به مردم گفته بود که مرد ثقیفی به داخل صخره فرو رفته است و مردم را به پرستش آن بت واداشته بود. [۳]
عبدالمعید خان، محمد، الاساطیر و الانحرافات عن العرب، بیروت، دار الحدثه، ۱۹۹۳ م، چاپ چهارم، ص۱۲۸.
۳ - جایگاه لاتلات، بت ویژۀ مردم ثقیف بود و آنان برای آن، خانه ساخته بودند و آن خانه را از کعبه برتر میدانستند. [۴]
کلبی، ابومنذر هشام بن محمد، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نائینی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش، چاپ دوم، ص۱۱۳.
این الهه مؤنث، نزد بابلیان و قبایل عرب، خدای خورشید بود و آن را «الهه فصل تابستان» میدانستند. [۵]
مسعود، میخائیل، الاساطیر و المعتقدات العربیه، بیروت، دار العلم، ۱۹۹۳ م، چاپ اول، ص۱۱۴.
پرستش لات، هر چند به صورت یک صخره و بدون شکل بود، به سبب اعتقاد به روحی که درون آن وجود داشت، در چارچوب مذهب «فیتیشم» قرار خواهد گرفت.۴ - سرانجام لاتبعد از فراگیر شدن اسلام، بزرگان ثقیف و متولیان معبد لات، همراه گروهی (وفد) به مدینه آمدند. این هیئت سیاسی، برای تسلیم شهر طائف، شرط هایی داشتند که یکی از آنها را حفظ بت لات اعلام کردند، اما پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با آنها مخالفت ورزید، حتی آنها خواستار این شدند که فقط تا سه سال دیگر، بت را نگهدارند و در پایان، تسلیم رای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شوند. با این حال، خود، حاضر به شکستن بت نشدند و حضرت محمٌد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مغیرة بن شعبه و ابوسفیان دستور داد تا آن بتکده را ویران سازند. [۶]
نوری، یحیی، اسلام و عقائد و آرای بشری یا جاهلیت و اسلام، تهران، کتابخانه شمس، ۱۳۴۲ش، چاپ اول، ص۳۶۲.
۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اصنام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۸. |